Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد: خسرو شکیبایی با نقش حمید هامون در سینما شناخته شد، اما پیش از آن فیلم‌های «رابطه»، «ترن»، «دزد و نویسنده» و «عبور از غبار» را بازی کرده بود و قبل از همه این‌ها فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی را که اولین کار سینمایی‌اش بود. پیش از خط قرمز اما فقط تئاتر بازی کرده بود و اصلا در نمایش شب و بیست و یکم محمود استادمحمد بود که کیمیایی او را برای خط قرمز انتخاب کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«شب بیست و یکم» نمایشنامه وحشت‌آوری است در باره اعتیاد. آنقدر وحشت‌آور که محمود استادمحمد خودش از خواندنش وحشت داشته است و در یکی از مصاحبه‌هایش در باره این نمایشنامه گفته: «شب بیست و یکم را نمی‌خوانم. ولی فکر که می‌کنم به آن نمایش خودم از خودم می‌ترسم. من کی بودم؟ چی بودم که شب بیست و یکم رو نوشتم؟ یک زندگی که توش به راحتی یک برادر می‌تواند برادر دیگرش را بدرد. انقدر آن نوشته تاریک و سیاه و تلخ و رکیک و خوفناک است.»

شب بیست ویکم داستان فریدون و فرخ، دو برادر معتاد است که پدرشان آنها را حبس کرده تا بیست و یک شب در آنجا بمانند و اعتیادشان را ترک کنند. در این مدت اما بی خبر از پدر یکی از دوستانشان از راه‌های مختلف به آنها هرویین می‌رساند. اما در بیست و یکمین روز راهی پیدا نمی‌کند جز این که مواد را به برادر کوچک آنها بخوراند و او را پیش فریدون و فرخ بفرستد. وقتی فرهاد پیش آنها می‌آید، هر کاری می‌کنند او کیسه هرویین را بالا بیاورد، نمی‌تواند و در یک لحظه جنون و خماری شکم او را پاره می‌کنند.

خسرو شکیبایی در این نمایش که پاییز سال ۱۳۵۸ به کاگردانی محمود استادمحمد در سینما تئاتر کوچک اجرا شد، نقش فریدون را بازی می‌کرد و بهروز به‌نژاد نقش فرخ را داشت. استامحمد در باره بازی او در این نمایش می‌گفت او هر روز با یک ایده و فکر جدید سر تمرین می‌آمد و وسایل و لباس‌هایی همراه می‌آورد که به نقشش کمک کند. گاهی حتی نصفه شب به من تلفن می‌زد و با خجالت که دیروقت زنگ زده، در باره دیالوگ‌ها می‌پرسید.

او در مصاحبه‌ای که در کتاب کانون کارگردانان تئاتر پس از درگذشتش منتشر شده، در باره بازی خسرو شکیبایی در این نمایش و این که چطور کیمیایی با او آشنا شده، خاطره جذابی نقل کرده است. کیمیایی یک شب به دیدن این نمایش می‌رود. بعد از نمایش به استادمحمد می‌گوید که در یک صحنه یک بازیگرت نگذاشت دیگری را ببینم و اشاره‌اش به خسرو شکیبایی بوده است. استادمحمد از شکیبایی می‌خواهد که در آن صحنه چون دیالوگ بلند برای نقش مقابل اوست ته صحنه برود و بی حرکت بنشیند. در اجرای بعدی خسرو شکیبایی همین کار را می‌کند. مسعود کیمیایی هم باز به دیدن نمایش آمده است و در آخر وقتی استادمحمد درباره آن صحنه می‌پرسد می‌گوید باز هم فقط همان بازیگرت را دیدم. این بار استادمحمد از شکیبایی می‌خواهد علاوه بر این که انتهای صحنه می‌نشیند ملافه‌ای هم روی خودش بکشد و او هم همین کار را می‌کند.

مسعود کیمیایی برای بار سوم نمایش را می‌بیند و به استادمحمد می‌گوید در این صحنه باز هم خسرو شکیبایی را نگاه کرده است. چون شصت پایش بیرون از ملافه بوده و با همان یک شصت پا چنان بازی می‌کند که کیمیایی فقط به او توجه کرده است!

همین می‌شود که کیمیایی از او برای بازی در خط قرمز دعوت می‌کند. فیلم سال ۶۰ ساخته می‌شود، اما تا ۳۷ سال بعد به دلیل پوشش بازیگران زن اجازه اکران پیدا نمی‌کند تا این که بالاخره در ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ اکران می‌شود. این فیلم اگرچه اکران نمی‌شود، اما شروعی است برای خسرو شکیبایی فوق العاده، تا نقش‌هایی بازی کند که همیشه در یاد بماند.

کد خبر 774757 منبع: همشهری آنلاین

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: محمود استادمحمد خسرو شکیبایی بیست و یکم شب بیست بیست و یک خط قرمز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۶۳۸۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگ‌زاده!

به گزارش "ورزش سه"، این روزها بخش قابل توجهی از حاشیه‌های فوتبال ایران نه از زمین چمن مسابقه بلکه از برنامه‌های فوتبالی تغذیه می‌شود.

سناریو: یک بازیکن بازنشسته به یک برنامه دعوت می شود و مجری برنامه با طرح سوالات بعضا نادرست و اغراق آمیز، آن پیشکسوت را به دام رسانه ای خود می اندازد تا پاسخی بدهد که در فضای مجازی دیده شود و به اصطلاح وایرال شود . پرمخاطب بودن البته هیچ مغایرتی به اصول اخلاقی ندارد و این مسئله را نمی توان مورد نقد قرار داد، اما آنچه مورد نکوهش است قطعا بی حرمتی و بی احترامی به قهرمانان و پیشکسوت‌های فوتبال است که سالها با عملکرد درخشان خود شادی را به خانه اهالی فوتبال آورده اند.

نکته قابل توجه اینکه در این برنامه ها یک شوخی با یک پیشکسوت برجسته فوتبال می شود (که معمولا هم در برنامه حضور ندارد)، برنامه تمام می شود، مهمان برنامه و مجری به خانه‌های خود می روند اما سناریوی اصلی پس از آن شروع می شود که در فضای مجازی به واسطه این شوخی مخاطیان فرصت را برای بامزگی بیشتر غنیمت می‌شمارند و توهین ها آغاز می‌شود.

بخشی از این فضا معلول این است که در دوران بازی برخی از پیشکسوتان فوتبال، فضای مجازی فراگیر نبوده است و چندان به مانند فوتبالیست‌های امروزی مورد توجه قرار نمی گرفتند و درنتیجه، متاسفانه با احترام به تمامی پیشکسوتان ارزشمند فوتبال ایران، تعداد بسیار اندکی از آنها هستند که هرزمان که جلوی دوربین قرار می گیرند، با کری خوانی و شوخی‌های نامرتبط سعی در دیده شدن و جلب نگاه مخاطبین دارند.

اگر سخت پیگیر فوتبال باشید، این روزها می بینید که بخش زیادی از پست‌های پرمخاطب فوتبال در فضای مجازی مربوط به همین شوخی‌های سطح پایین تعلق دارد که اتفاقا یکی از مجریان بسیار مشهور اغلب در مرکز این اتفاق حضور دارد. 

امروز هاشم بیگ زاده ستاره سابق تیم ملی  در گفت وگو با برنامه صبحگاهی شبکه دو حاضر شد و وارد این ماجرای تکراری شد . این رفتار پرتکرار درحالی از هاشم بیک زاده مشاهده می شود که طبق آنچه که ما از آن مطلع هستیم، برخی از پیشکسوتان از این شوخی‌های او و طرح خاطرات گذشته به شدت دلخور هستند.

اما طبیعتا تمام تقصیرها را نمی توان بر گردن پیشکسوتی که بعنوان مهمان برنامه دعوت شده، انداخت و بخش قابل توجهی از این تقصیر متوجه مجریان برنامه‌های فوتبالی  هم می شود.امروز مجری برنامه به مصاحبه اختصاصی خسرو حیدری کاپیتان سابق باشگاه استقلال با آنتن اشاره می کند و  به هاشم بیک زاده، مهمان برنامه، می گوید که "خسرو گفته از سیتی پیشنهاد داشته." و درادامه پاسخ هاشم بیک زاده باعث می شود که به نوعی بی احترامی به خسرو حیدری ستاره سابق تیم ملی و کاپیتان سابق باشگاه استقلال صورت بگیرد و هردو با لحنی تمسخر آمیز به این اشاره می کنند که صحبت‌های حیدری خلاف واقع است.

ویدئو: 331667ویدئو: 331665


طبیعی است که بی احترامی به خسرو حیدری به عنوان اسطوره باشگاه استقلال و یک فرد موجه با ۹ فصل حضور و ثبت نزدیک به ۶۰ پاس گل و کسب عناوین قهرمانی متعدد، کار جالبی نیست، ضمن اینکه خود سئوال هم واقعی نیست.

خسرو حیدری در مصاحبه خبرساز هفته پیش خود با آنتن اصلا اشاره ای به این نکرد که از منچستر سیتی پیشنهادی داشته است، بلکه صرفا گفت بواسطه عملکرد خیلی خوبش در بازی با الجزیره در ورزشگاه آزادی، چون مالکان باشگاه منچسترسیتی و الجزیره مشترک بودند، به او گفته شده که منچسترسیتی او را می خواهد و هیچ صحبتی از پیشنهاد باشگاه منچسترسیتی به استقلال بابت جذب خسرو حیدری به میان نیامد.

هرچند که اگر چنین پیشنهادی هم بطور رسمی از منچسترسیتی به استقلال داده می شد، چندان دور از ذهن نبود، چون باشگاه منچسترسیتی در آن زمان در ابتدای حرکت رو به رشد خود قرار داشت و کیلومترها با ورژن کنونی منچسترسیتی گواردیولا فاصله داشت و از طرفی، خسرو حیدری هم بی اغراق می توان گفت که در آن زمان، بهترین دفاع راست و وینگر راست آسیا بود که با پاس گل‌های متعددش یکی از ستاره‌های نسل طلایی استقلال بود و بعنوان بهترین پاسور تاریخ باشگاه استقلال، بارها عملکرد درخشانی را از خود با پیراهن استقلال و تیم ملی در عرصه‌های بین المللی به جای گذاشته بود.

هرچه که هست این روزها دو ضرب المثل در فضای فوتبالی خیلی در ذهنمان مرور می شود، "یک کلاغ چهل کلاغ کردن" و "مرغ همسایه غازه". ضرب المثل اول اشاره به سوالات خلاف واقع و اغراق آمیز مجریان فوتبالی درراستای دیده شدن مصاحبه هایی که می کنند، دارد و ضرب المثل دوم نیز به توهین و بی احترامی است که بعضا به پیشکسوتان برجسته در این برنامه‌های فوتبالی صورت می گیرد، اشاره می کند. .متاسفانه، ما همواره فکر می کنیم که فوتبالیست‌های کشورهای دیگر از ما مستعدترند و ما شایسته هیچگونه دستاوردی در سطح بین المللی نیستیم، این درحالی است که بازی کردن بازیکنان ایرانی در تیم‌های معتبر اروپایی مورد جدیدی نیست و بارها در گذشته اتفاق افتاده است و هم اکنون نیز چند ستاره از تیم ملی کشورمان در باشگاه‌های بزرگ خارجی بازی می کنند.


این را باید درنظر بگیریم که اگر مدیریت فوتبالی به روش صحیح و اصولی آن پیاده سازی شود و استعدادیابی درست و به موقع در کشور صورت بگیرد، چندان دور از ذهن نخواهد بود که بین ۱۰ تا ۱۵ بازیکن بعنوان نماینده ایران در لیگ جزیره بازی کنند. شاید اگر استعدادیابی درست در فوتبال ما صورت می گرفت، خسرو حیدری و مجتبی جباری بعنوان دو ستون نسل طلایی استقلال در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰، در بهترین باشگاه‌های اروپایی بازی می کردند و یا مهدی طارمی بجای اینکه گزینه اینترمیلان باشد، به عنوان گزینه اصلی خط حمله رئال مادرید، سه شنبه شب برابر بایرن مونیخ بازی می کرد.


درپایان بار دیگر باید بگوییم که این شوخی ها که از حد سادگی گذشته اند و بعضا مبتذل نیز شده اند، متاسفانه جز لاینفک برنامه‌های فوتبالی شده اند و درشرایط فعلی، به نوعی یک فضیلت تلقی می گردند و بایستی که با فرهنگ سازی و برخورد مناسب جلوی تکرار این فضاها و بی احترامی ها را گرفت و از طرف دیگر، برنامه‌های فوتبالی هم سعی کنند که با به اشتراک گذاری مطالب داده محور و تلاش در حل معضلات فوتبال، درراستای توسعه و پیشرفت فوتبال ایران گام بردارند.

سروش سلماسی

دیگر خبرها

  • ناکامی آزمون مقابل تیم سابق / لورکوزن در آستانه فینالیست شدن
  • ترایبکا به سراغ سالگردهای خاطره‌انگیر می‌رود/۲۵ سالگی «سوپرانوها»
  • یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگ‌زاده!
  • محمود گبرلو بازیگر شد
  • علی‌اکبر طوفان‌پناه به کما رفت
  • نمایش قهرمان اسکیت ایران به مناسبت روز خلیج فارس
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • از تخته‌ سیاه به پرده نقره‌ای؛ بازیگرانی که معلم بودند
  • گفتگو با مجری و بازیگر برنامه های نمایشی برای کودکان